برج دختر استانبول
برج دختر استانبول یکی از مشهورترین آثار کشور ترکیه و جزء زیباترین جاهای دیدنی استانبول میباشد
یکی از معروفترین آنها که به نوعی نماد شهر استانبول هم به شمار میآید برج دختر استانبول است این برج که در دل بسفر واقع شده مورد توجه همگان قرار گرفته و جز اصلی جاذبههای شهر استانبول به شمار میآید، آنچه سبب معروف شدن این برج شده تاریخچه آن است برج میدن یا برج دختر استانبول یکی از شاخصترین جاذبههای گردشگری استانبول است که به نوعی نماد شهر استانبول هم بشمار میرود.
از این برج میتوانید با استفاده از قایقهایی که در تنگه بسفر حاضر هستند به سمت این برج بروید پیشنهاد میکنیم که یک وعده از غذاهایتان در سفر به استانبول را در رستورانهای این برج صرف کنید برج دختر استانبول که به آن برج لئاندر در استانبول که با نام «Kız Kulesi» به معنی برج دختر نیز شناخته میشود یکی از مشهورترین آثار تاریخی کشور ترکیه است.
به طور کلی منطقهای که برج دختر استانبول در آن قرار گرفته دارای پیشینه تاریخی زیادی بوده و در دوران امپراتوری روم باستان از این جزیره به عنوان گمرک و نقطه کنترل بازرگانی و برج فانوس دریایی استفاده میشد. این برج تاریخی داستان منحصر به فردی دارد که در ادامه این مطلب به آن خواهیم پرداخت افسانهای که بیشتر در مورد این برج مرسوم است در مورد شاهزاده خانمی است که پیشگویان اعلام کرده بودند که در سن ۱۸ سالگی بر اثر مارگزیدگی از دنیا میرود.
موقعیت برج دختر استانبول
درباره برج دختر استانبول
اگر بخواهیم درباره تاریخچه برج دختر استانبول و داستانی که دارد صبحت کنیم، در ابتدا باید بگوییم که این برج ساختمان کوچکی بر روی جزیرهای میان تنگه بسفر است که تبدیل به یکی از جذابترین جاذبههای استانبول شده است برج دختر استانبول با نامهای دیگری نظیر لیندر و دامالیس هم در طول شناخته میشده است.
قدمت برج دختر استانبول به ۱۰۰۰ سال پیش، درست در زمان حکومت بیزانسها بر ترکیه برمیگردد این برج در طول کاربردهای مختلفی داشته و یکی از آنها محلی برای دریافت عوارض بوده و در زمانی دیگر از آن به عنوان برج دفاعی و زمانی به عنوان یک فانوس دریایی نیز استفاده میشده است در قرن نوزدهم میلادی از برج دختر استانبول به عنوان یک بیمارستان موقت و ایستگاه رادیویی نیز استفاده میکردهاند، در قرن فعلی که (قرن ۲۱) باشد هم از برج دختر استانبول به عنوان یک موزه که درونش رستورانی نقلی وجود دارد نیز استفاده میکنند.
درست در بالای تنها اتاق برج نیز گنبدی سنگی به چشم میخورد که در مرکز آن میلهای مرتفع قرار گرفته است امروزه ارتفاع کلی برج با احتساب میله به ۲۳ متر میرسد و بدنه برج نیز از بتن ساخته شده است داستانها و روایات زیادی درباره تاریخچه این برج در بین مردم وجود دارد، در تور استانبول حتما به برج دختر استانبول سر بزنید.
داستان شاهزاده و مار
یکی از داستانهایی که درباره برج دختر استانبول وجود دارد، درباره شاهزاده و مار است! در روایاتی میگویند پادشاه قسطنطنیه دختر زیبارویی داشته که بسیار به وی عشق میورزیده، روزی از روزها یک غیبگو درباره خبر ناگواری را به پادشاه مبنی بر اینکه شاهزاده خانم شما در سن ۱۸ سالگی بر اثر گزش مار از دنیا خواهد رفت را به پادشاه میدهد.
از همین رو پادشاه دستور میدهد که برجی در منطقه بسفر بسازند که در خشکی باشد و هم در ارتفاعات که دخترک از گزند مار رها شود، سالها میگذرد و در روز تولد ۱۸ سالگی دخترک پادشاه با سبدی پر از میوه به نزد شاهزاده خانم میرود، دختر که با خوشحالی تمام سبد میوه را که باز میکند ماری افعی درون میوهها پنهان شده بوده که همان با نیش زدن دختر در برابر چشمان پدر جان میبازد، همین خود دلیلی شده تا لقب برج دختر استانبول به آن داده شود.
افسانه هیرو و لیندر
یکی دیگر از افسانههایی مربوط به برج دختر استانبول میشود، افسانه هیرو و لیندر است داستان این دو به این ترتیب است که روزی از روزها یک دختر زیبارو و پاکدامن به نام هیرو قسم میخورد که برای پاکدامنی خود تا آخر عمرش از همگان دور بماند اما یکی از همین روزها مردی به نام لیندر با قایقی از کنار این برج عبور میکند و یک دل نه صد دل عاشق دخترک میشود.
وی برای اینکه بتواند پاسخ مثبتی از دختر بگیرید هر شب به سمت جزیره برج دختر شنا میکرد تا هیرو را ببینید، در پس این تلاشها عاقبت هیرو به لیندر دلبسته میشود و دیری نمیگذشت که ماجرای عشقی این دو به یک تراژدی تمام عیار تبدیل گشت روزی روزگاری طبق رسم هر شب که لیندر دل به دریا میزد تا به سمت هیرو برود در دریا شنا را آغاز کرد، هوای آن شب طوفانی و موجهای خشمگینی تمام دریا را در بر گرفته بود، هیرو در برج منتظر معشوق خود بود و فانوسی را در بالای برج روشن کرده بود تا لیندر مسیر حرکت خود را در تاریکی شب بدانید
طوفان بیرحم که چیزی از عشق این دو نمیداست فانوس بالای برج را خاموش کرد و لیندر در دریا با هر موج مسیرش را گم میکرد، در پس این شب سخت صبح هیرو از خواب بیدار شد و به دنبال لیندر به بیرون از برج رفت که ناگهان با جسد بیجان و سرد لیندر در پایین صخرهها مواجه شد هیرو این غم را تاب نیاورد و از بالای برج خودش را به پایین پرت کرد.
افسانه دلاوری به نام بطال ( برج دختر استانبول )
دیگر افسانهای که از این برج در کتب تاریخی موجود است، مربوط به دلاوری به نام بطال است در قرن هشتم میلادی فردی به نام بطال که یک قهرمان عرب در دوره اموی بوده است داستان نویسان در بسیاری از افسانههای ترکی پای وی را باز کردهاند که یکی از آنها به ترتیب زیر است در زمان حکومت عثمانی سرزمین گشاییهای بسیاری انجام میشد به طوری که بیشتر بخشهای سرزمینهای امپراتوری روم شرقی از آن عثمانیها شده بود.
آوازه دلاوریهای فردی به نام بطال به گوش امپراتوری روم رسیده بود و همین سبب ترس وی نیز شد؛ برای این منظور وی خانواده و دختر جوان را در برجی میان تنگه بسفر فرستاد، بطال که عاشق دختر امپراتور بود به محض اینکه متوجه شد به سمت برج رفت و دختر امپراتور را سوار بر اسب جنگیاش کرد و تمام کشتیها را به آتش کشید، دیری نگذشت که بطال فرسنگها از منطقه بسفر فاصله گرفت و داستان بطال و دختر پادشاه همیشه در یادها و افسانههای برج دختر استانبول به ثبت رسید.
بسیار ممنون که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید همچنین برای اطلاعات بیشتر درباره جاذبههای تورستی استانبول پیشنهاد میکنیم مقاله موزه هنرهای ترکی و اسلامی استانبول را نیز مطالعه کنید.